به دکتر روحانی هدیه بدهیم...
اظهارات روز شنبه رهبر عزیز انقلاب در مراسم تحلیف و اعطاى سردوشى دانشجویان دانشگاههاى افسرى ارتش در حمایت و پشتیبانی از تحرّک دیپلماسى دولت و اینکه «به تلاش و تحرّک دیپلماسى چه در این قضایاى سفر اخیر و چه غیر از آن، اهمّیّت میدهیم و از آنچه دولت ما انجام میدهد و تلاشهاى دیپلماتیک و تحرّکى که در این زمینه میکنند، حمایت میکنیم.
البتّه برخى از آنچه در سفر نیویورک پیش آمد، به نظر ما بجا نبود؛ لکن ما به هیئت دیپلماسى ملّت عزیزمان و دولت خدمتگزارمان خوشبین هستیم؛ البتّه به آمریکایىها بدبینیم؛ به آنها هیچ اعتمادى نداریم. ما دولت ایالات متّحده آمریکا را دولتى غیرقابل اعتماد میدانیم؛ دولتى خودبرتربین، دولتى غیرمنطقى و عهدشکن، دولتى سخت در پنجه تصرّف و اقتدار شبکه صهیونیسم بینالمللى - که بهخاطر رعایت خواستهها و منافع نامشروع شبکه صهیونیستى بینالمللى مجبورند با رژیم غاصب و جعلى اشغالکننده فلسطین مماشات کنند.»، در روزنامهها، خبرگزاریها و شبکههای مجازی مورد بحث و بررسی فراوان قرار گرفته و همچنان مورد بحث است.
در این میان، برخی با اشاره به «اختیار تام» رئیس جمهوری، به تأیید تحرک دیپلماسی دولت یازدهم پرداختهاند و برخی به آن بخش «نابجا»ی ماجرا. برخی به «خوشبینی» رهبرانقلاب به تلاشها و تحرک اخیر و صفاتی که برای دولت و دستگاه دیپلماسی به کار بردهاند، اشاره کردهاند و عدهای به همان بخش «نابجا». همچنین هر کس و گروهی این «بخش نابجا» را بنا بر سلیقه خود به گونهای حدس زده و آن را نقد کرده است: بسیاری به مذاکره تلفنی رؤسای جمهوری آمریکا و ایران، عدهای به ادعای ترجمه غلط نظر رهبر انقلاب درباره هلوکاست در مصاحبه وزیر امور خارجه کشورمان با شبکه ای بی سی نیوز آمریکا، برخی به گفت و گو با جان کری خارج از چارچوب مذاکرات 5+1و پیش از عدول واشینگتن از پیش شرط گذاشتن برای ایران و موارد دیگر.
به نظر میرسد اینکه رهبر انقلاب برای این حاشیه نابجا در سفر اخیر، تصریحی نداشتهاند، هوشمندانه و برای این باشد که باب نقد و بررسی این سفر برای همه مفتوح باقی بماند. ذکر دقیق اینکه این حاشیه نابجا چه بوده مسلماً برای رهبر عزیزمان کار سختی نبوده است اما این تصریح، فرصت نقادی فراگیر این سفر و حاشیهها و متن آن را از دیگران سلب میکرد. در حقیقت این ماجرا که به نوعی نقطه عطف در تاریخ پس از قطع رابطه آمریکا با ایران محسوب میشود آنقدر اهمیت دارد که همگان تا مدتها درباره آن به بحث و بررسی و نقادی بنشینند.
مروری گذرا بر اظهارات رهبر انقلاب در مقاطع مختلف و در دولتهای گوناگون و بخصوص خطاب به قشر جوان و دانشجو نشان میدهد که ایشان بر مطالبهگری، انتقاد و نصیحتگری مسئولان تأکید خاصی داشتهاند. البته تأکید کردهاند که این انتقاد و مطالبهگری باید بدون «سیاهنمایی» و «عیبجویىِ بىمنطق، بزرگنمایى، تهمتزنى و افترا و شایعهپراکنىِ بىاساس» و«انکار کارهای برجسته و مثبت» باشد. در بیان ایشان، انتقاد باید همراه با ذکر نقاط قوت و خدمات انجام شده باشد. در این صورت اگر انتقاد، تند هم باشد اشکالی ندارد و مسئولان هم باید آنها را با جان و دل پذیرا باشند: «علاوه بر کمک به دولت، باید نصیحت خیرخواهانه هم کرد. مسئولان نیز باید پذیرای این نصیحتهای خیرخواهانه باشند حتی اگر این نصیحتها در برخی مواقع تند و تیز باشد.» یا پیش از آن در جای دیگرو درتذکر به دولت قبلی: «براى شنیدن نقد، سینه گشاده و روى باز و گوش شنوا داشته باشید. هیچ ضرر نمیکنید از اینکه از شما انتقاد کنند. البته این انتقادهایى که میشود، همه یک جور نیست. بعضىها به قصد اصلاح نیست؛ بلکه به قصد تخریب است؛ داریم مىبینیم دیگر؛ هم از مجموعه مطبوعات خودمان، هم پشتوانه آنها. دهها رادیو و تلویزیون بیگانه و رسانه عمومى و بینالمللى در اختیار حرفها و افکارى هست که بنایش بر تخریب است؛ یعنى هیچ بناى اصلاح ندارند...اینها البته هست. این، تخریب است. لیکن در کنار اینها، نقد هم وجود دارد؛ نقدهاى مصلحانه، خیرخواهانه. گاهى از سوى دوستان شماست، گاهى حتّى از سوى کسانى است که دوست شما و طرفدار شما هم نیستند؛ گاهى اینجورى است. به انسان یک نقدى میشود؛ عیبجوییى از انسان میشود، انتقادى میشود، که آن طرف هم دوست آدم نیست که آدم به اعتماد دوستى او بخواهد بگوید که خوب، ما گوش میکنیم. نه، دوست هم نیست، اما دشمن هم نیست؛ دشمنىاش هم ثابت نشده. لیکن نقد است؛ انتقاد است. آن را هم حتّى باید گوش کرد. شاید در خلال این نقدها حرفى وجود داشته باشد که به درد ما بخورد و باید به هر حال با سعه صدر برخورد بشود. این چند سال، خیلى اهانتها به شما شد، کینهتوزى شد، اهانت شد. اینها را تحمل کردید. این تحملها هم پیش خداى متعال اجر دارد. لیکن این موجب نشود که حالا ما سینهمان تنگ بشود، بگوییم ما دیگر انتقاد را گوش نمیکنیم، یا اگر کسى اندک انتقادى در فلان گوشه از ما کرد، این را حمل بر دشمنى بکنیم؛ نه، نخیر؛ انتقاد را گوش کنیم؛ انتقاد خوب است. همین طور که گفته شده، این یک هدیهاى است که به انسان داده میشود؛ نقدهاى غیر مغرضانۀ بخصوص برخى نخبگان.» اما به نظر میرسد عدهای در سایه دولت یا با نام دولت و یا پشت پردههایی میخواهند مانع هر گونه انتقاد و اعتراض و تخطئهای از سوی مردم و بخصوص جوانان و دانشجویان بشوند و یادآور دوره تاریکی از گذشته باشند.
یادمان باشد که امام خمینی بارها بویژه به دولتمردان فرموده بودند: «نباید ماها گمان کنیم که هرچه میگوییم و میکنیم کسی را حق اشکال نیست. اشکال، بلکه تخطئه، یک هدیه الهی است برای رشد انسانها.» (صحیفه نور، ج21، ص 451). این همان قول معصوم«ع» است که : «احبُّ اخوانی مَن اهدی الیَّ عیوبی» دوست داشتنیترین برادرانم، کسانی هستند که اشکالاتم را به من هدیه دهند.
ماجرای نیویورک آغاز راه است؛ راهی که قطعاً با عهدشکنیهای فراوان دولتمردان آمریکایی ادامه خواهد یافت و راهی است که خدمتگزاران دستگاه دیپلماسی ما باید با دقت و هوشمندی آن را ادامه دهند. اما با شلوغ کاری برخی درجا زدگان نیز نباید این انتظار نابجا را داشته باشند که کسانی و گروههایی از مردم خناق بگیرند و در سکوت مطلق، هیچ اعتراض و انتقاد و واکنش منفیی از خود بروز ندهند. این شیوهای نیست که در آموزههای دینی ما و توصیههای رهبران انقلاب اسلامی پسندیده باشد. بسیاری از حوادث تلخ تاریخ، از سکوت خواص ناشی شده و تلخی آن برای همیشه باقی مانده است.
مردم بخصوص جوانان و دانشجویان و طلاب انقلابی باید خود را برای دور تازهای از انتقادهای دستگیرانه و یاری دهنده آماده کنند تا دولت جدید در کوره راه سخت تحرکات خود، چه در عرصه داخلی و چه خارجی، چه سیاسی و چه اقتصادی و علمی و فرهنگی، اشکالات و عیوبش را بشناسد و البته راههای برون رفت از آنها را هم بداند. نکته بسیار مهم در این میان هم این است که کسانی و گروههایی حتماً قصد خواهند کرد که از این آب گل آلود ماهی بگیرند، کما اینکه در این ماجرا هم کوشیدند بگیرند. به توصیه امام در «منشور برادری» و در پاسخ به نامه یکی از اعضای دفتر خودشان هم باید توجه اکید داشته باشیم، آنجا که فرمودند:
«باید از واسطههایی که فقط کارشان القای بدبینی نسبت به جناح مقابل است، پرهیز کرد. شما آنقدر دشمن مشترک دارید که باید با همۀ توان در برابر آنان بایستید، لکن اگر دیدید کسی از اصول تخطی میکند، در برابرش قاطعانه بایستید.»
خوب، حالا با صراحت و شجاعت، با رعایت اخلاق و انصاف و بدون توجه به وراجیهای «واسطهها»، میتوانیم و باید به رئیس جمهور کشورمان و دولت خدمتگزار هدیه بدهیم. کنار نکشیم و هدیه دادن را «یک وظیفه انقلابی» برای خودمان به شمار بیاوریم. بسم الله.../7432/
منبع: وبلاگ آب و آتش
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}